۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست

روزها ی قبل از انتخابات رو یادتون هست؟چقدر همه خوشحال بودیم که آزادی در کشورمون هست.اون قدر شاد بودیم که نمی فهمیدیم چطور پیاده از ولیعصر می رفتیم آزادی برای طرفداری ازکسی که به قلبهامون امید روزهای بهتر رو داده بود.چطور باافراد نیروی انتظامی دوست بودیم ورنگ سبز شون رو ستایش می کردیم؟
اما بعد از 22 خرداد همه چیز عوض شد که مهم ترینش آزادی بود.همون مردمی که تا دیروز شاد وسرخوش توی خیابوناشعار میدادن وبحث می کردن حالا بهت زده شده بودن.
25خرداد باز هم خوشحال بودیم که حالا اگه رای مون رو نادیده گرفتن حداقل اینقدر آزادی داریم که برای پس گرفتن این رای بریم و اعتراض کنیم اما چی شد؟جلوی پایگاه بسیج جوونا رو به گلوله بستن و کوی دانشگاه رو هم به آتش کشیدن.
اما بازهم امید مون رو از دست ندادیم گفتیم قانون اساسی داریم که بهمون حق تجمع داده پس برای خون به ناحق ریخته هموطنانمون راهپیمایی سکوت به پا کردیم و شادمان از این اتفاق که در این حد آزادیم و می تونیم عزاداری کنیم.
ولی بعد از نماز جمعه 29 خرداد همه چیز زیر و رو شد.همون نیروی انتظامی که جایگاه خوبی پیش مردم به دست آورده بود مردم رو با چوب وچماق سرکوب کردو راه های منتهی به آزادی رو به روی مردم بست.حتی مردم رو به خیابون آزادی راه ندادند چه برسه که بذارن شعار آزادی سر بدن.توی نماز جمعه 26 تیر و را هپیمایی روز قدس مردم رو هم به خشونت کشیدن.
حالا هم که موج جدید سرکوب شروع شده که همه با هم می خوان اجرا بشن؟ 4 نفر انسان بی گناه که40روز قبل از انتخابات دستگیر شدند رو به اتهام اغتشاش می خوان اعدام کنن.یه جوون 18 ساله رو به جرم قتل غیر عمد اعدام کردن و یه جوون 20 ساله...

این روزها دیگه هیچ روزنه ای از آزادی توی میهنم نیست،آزادی فقط اسم یک میدونه.

۲ نظر:

  1. سلام دوست من
    آغاز وبلاگ نویسی را به شما تبریک میگم. امیدوارم از مطالب و یادداشت های شما نهایت استفاده رو ببریم.

    سونامی سبز سر ایستادن ندارد

    پاسخحذف
  2. دختری از تبار لبخند۲۲ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۹:۰۳

    جالب بود.منم وقتی یاد قبل از انتخابات می افتم دلم می گیره

    پاسخحذف